تبادل نظرات اعضاء

۱۳۹۱ آذر ۶, دوشنبه

برنامه احیاء تالاب میقان کلید خورد

در باره میقان با عزیرانی که سری به گرین بلاگ می زنند یا نیم نگاهی به بلاگ پارکهای طبیعی دارند قبلاً هم زیاد درد و دل کرده ام. همانجا ئی که گفته بودم کویرش می خوانند من تالاب می شناختمش، همانجائی که در خاطره  بیابان پیمائی از مورچه سرزنده  یاد کرده بودم که انگار در نقطه زوال بيابان "آفتاب مي کارد" و زندگي و زنده بودن را فرياد مي زند. گفته بودم اگر آثار و بقایای تالاب باشد بازسازی و احیا دور از دسترس نیست.

امروز گزارش مقدماتی (همکاران محیط زیست و منابع طبیعی استان مرکزی) وصول شد با توجه به پهنه بندی اولیه پهنه ای به وسعت 24271 هکتار واقع در ارتفاع 1670 متر ازسطح دریا شرایط تالابی را حفظ کرده است  عملکرد تالاب مزبور به عنوان رزوار طبیعی حائز اهمیت بوده بطوریکه 128 میلیون مترمکعب رواناب 8 رودخانه بیابانی را حفظ و توزیع می کند.  در پیکره  قلمرو ایرانی- تورانی دارای فون و فلور منحصربفرد قابل توجه است در گزارش مقدماتی از 73 گونه گیاهی یاد شده که ده گونه از آن در لیست اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت می باشد (دو گونه در خطر انقراض و 8 گونه دیگر آسیب پذیر). از وجود گونه پستاندار نادر و در حال انقراض زرد بر (عروس موش) خبر داده اند.  محدوده زیستگاه پرندگان بومی و  گلوگاه استراحتی پرندگان مهاجر شمال-جنوب خاور میانه  محسوب می شود.  در گزارش از درنای معمولی ، خروس کولی ، حاجی لک لک  و... یاد شده است . در مطالعات گذشته  (بهروزی 1375)  وجود سخت پوست آبزی Artemia salina   و جلبک تک سلولی Dunalikka salina  گزارش شده انشا... هنوز باقی باشند.   از نظر ارزش های حفاظتی منطقه میقان یکی از 22 تالاب بین المللی و 105 منطقه  مهم زیستگاهی پرندگان محسوب می شود و حسب گزارش مزبور معیار های 1a, 2c , 3c  کنوانسیون رامسر و  2 و 6 مناطق مهم پرندگان را دارا می باشد.
از تعارضات  ناشی از فعالیت های انسانی وجود 8 روستاء ، فرودگاه ، تصفیه خانه فاضلاب شهر اراک و کارخانه املاح مدنی در حاشیه تالاب و متاسفانه وجود معدن سولفات سدیم در جزیره واقع در دل تالاب می باشد. از این رو تا آنجا که به بخش فنی سازمان متبوع مربوط می شود، اعلام شدکه از نظر فراهم آوردن امکانات (جانمائی تجهیزات و...) حفاظتی مورد اشاره در گزارش از طریق محیط زیست با توجه به ضوابط جهانی و قوانین تالاب ها در مقطع فعلی نیز(حتی قبل از طی مراحل ارتقاء سطح) بلامانع   می باشد.  در ضمن به اداره کل منابع طبیعی استان توصیه شده در حد توان و در چارچوب ضوابط و مقررات در جابجای کاربری های عرفی، افزایش فعالیتهای آبخیزداری بیولوژیکی در حوزه هشت رودخانه منتهی به تالاب و ...    اقدام نماید.  البته   حل معضلات تصفیه خانه فاضلاب شهر اراک ،  کارخانه املاح معدنی در حاشیه و بویژه  معدن سولفات در دل تالاب و ... برای ارتقاء سطح حفاظتی و احیاء  تالاب ضروری می باشد که  امید است با طی مراحل در دوائر مربوطه عملیاتی شود. 

۱۳۹۱ آبان ۲۵, پنجشنبه

آکادميک نمائي و تجویزاتانازی را برای دریاچه ارومیه بر نمی تابیم

بار اول نیست که آکادمیک نما ها با تز تزویرمحیط زیست طبیعی سرزمین مظلوم مان را پیشکش رفع و رجوع عملکرد و مدیریت  های نا صحیح و ترویج مدیریت جهل می کنند. قبلاً هم در مراسمی در میقان (کويرش مي خواند ند من تالاب مي شناختمش) شکرشکنی این حضرت را شاهد بودم نه تنها تجویز فرمودند که خاک میقان را به توبره بکشند بلکه فرمودند بشتابید جنگلها را به باغ تبدیل کنید.  نظر ارائه شده نظر کارشناسی صاف و صادق یک فرد نبود بلکه قله پیدای یک فکر مخرب بود که نه تنها مدیریت ناصحیح سازمان میزبان را در ارتباط با پروژه های ویرانگر تبدیل منابع طبیعی از قبیل تبدیل مراتع به کشت دیم، جنگلها به باغ طوبی و... رفع و رجوع می فرمود بلکه واگذاری میلیون ها  هکتار منابع جدید را کلید می زد (بعد شاهد عملیاتی شدنش بودیم و هستیم).
آنروز شکایت بی انصافی ها را بخود طبیعت بردم ، محل گرد همائی  را ترک  و زدم به دل طبيعت، دنبال بقايائي تالاب گم شده ام بودم و چگونگي تبديل بيابان به کوير را شاهد بودم. به نقطه اي مي رسم که ظاهراً نه آب است و نه آبادي، نه گلبانگ انسانی، آثار عناصر گياهي بياباني محو مي شود یعنی آخر زندگی یعنی کویر، هنوز نا امید نمی شوم دنبال جاندار ( چه فون باشد چه فلور) مي گردم، ديري نمي پايد به چند مورچه بر مي خورم،   تلاش دارم عکس به گيرم چقدر سريع است، با دوبين فيلم برداري مورچه اي که تعقيبش مي کنم آتش پاره است چنان اينور آن ور مي دود که انگار در نقطه زوال بيابان "آفتاب مي کارد" و زندگي و زنده بودن را فرياد مي زند. بعد از حدود يک ساعت بيابان پيمائي آثار و بقايائي تالاب را پيدا نمي کنم (بنا به اظهار همکاران محلي بقايائي تالاب وجود دارد). اگر آثار و بقایای تالاب باشد بازسازی و احیا دور از دسترس نیست.

حتی وضعیت امروزه ، در دریاچه ارومیه  زندگی موج می زند قابل مقایسه با میقان نیست. هدف این بی انصاف فقط دریاچه ارومیه نیست نسخه مرگ را برای مجموعه تالاب های سرمین تجویز می کند. اساساً نباید تلاش دوستداران محیط زیست بر این باشد که از این آقا یک جمشید بسم اله برای محیط زیست طبیعی بسازند و کاس و کوزه سوء مدیریت محیط زیست را بر سراو بشکنند. در ارتباط با موضوع سازمان  های متولی باید پاسخگو باشند. الفبای مدیریتی  تالاب ها (ازدریاچه تا پیت لند) بر "حق آبه محیط زیستی" این منابع متکی است، با اشرافیت بر میزان این حق آبه و حوزه آبریز (Basin) تامین کننده آن، دیگر فعالیت های انسانی در حوزه مزبور ساماندهی میکنند. حال از سازمان متولی باید پرسید: حق آبه محیط زیستی دریاچه ارومیه چه میزان است؟ گستره حوزه از کجا تا کجاست؟ مجوز های که کمیته ملی ارزیابی محیط زیستی برای سد سازی در حوزه مزبورصادر کرده (صادر می کند) حق آبه یاد شده ملحوظ گردیده است؟ آیا در مجوز های صادره برای دیگر حوزه ها در سرتاسرکشور حق آبه محیط زیستی دیگر تالاب ها و رودخانه ها و... منظور می شود؟

به آنچه حسب کنوانسیون های جهانی متعاهد هستیم  عمل کنند حق آبه محیط زیستی دریاچه ارومیه  را به دریاچه بازگردانند مسلم است که دریاچه احیا می شود.