طي تغيير و تحولات محيطي وتنش هائي طبيعي و انساني و رقابت بين گونه اي و درون گونه اي... تمامي گونه ها و نيز تمامي افراد درون يک گونه قادر به تحمل نبوده و امکان ادامه حيات ندارند. درخت کهنسال فردي " نجات يافته" از گونه بوده و به عبارتي تاريخ زنده دوران تحول و سازگار به شرايط حال مي باشد.
گياهان اصولاً بر اساس دير زيستي بيولوژيک به گياهان یکساله ، دو ساله و دائمي (البته دائمي جاي بحث دارد) تقسيم مي شوند. گياهانی به اصطلاح دائمي از جمله درختان، داراي دير زيستي بيولوزيک متفاوت هستند که به سرشت آنها ارتباط پيدا مي کند (به طور عام سرعت رشد با دير زيستي رابطه معکوس دارد). دير زيستي بيولوژيک يک گونه درختي معادل متوسط سن افراد در مقطع شروع درون پوسيدگي (معمولاً در طرحهاي جنگلداري قبل از اين مقطع درخت مورد بهره برداري قرار مي گيرد) مي باشد.
از مقطع درون پوسيدگي مرگ تدريجي درخت شروع مي شود که اصطلاحاً اين دوره از عمر درخت را دوران کهنسالي مي نامند که در شرايط طبيعي حدود دو برابر عمر ديرزيستي بيولوژيک مي باشد. بعضي گونه ها نه تنها عمر دير زيستي طولاني دارند بلکه دوران کهنسالي نيز در آنها تا حدود پنج تا شش برابر عمر ديرزيستي بيولوژيک افزايش مي يابد. گونه هاي ارس و ... از اين نمونه اند. همانطور در مواردي فرد يا افرادي از يک گونه تحت تاثير عامل محيطي يا عامل ژنتيکي و يا هردو عامل ، عمر ديرزيستي بيولوژيک و عمر کهنسالي به مراتب طولاني تر پيدا مي کند، که در ارزش گذاري بالاترين رتبه را احراز مي نمايد ( البته اين بدان مفهوم نيست منکر اهميئت وضرورت حفاظت مجموعه درحتان کهنسال بشويم ).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر