پارک هاي شهري در ارتباط با وقت فراغت شکل مي گيرند. هدف فراهم آوردن امکانات تفرجي مي باشد. عناصر و جاذبه هاي طبيعي (گياه، آب، و...) هم در خدمت اين امر قرار مي گيرند. پارکهاي شهري انواع گوناگوني دارند (پارک هاي همسايگي، محلي، منطقه اي و، شهري) که هدف مشترک آنها فراهم آوردن امکانات جهت پر کردن وقت فراغت شهروندان با تفرج سالم مي باشد. حوزه خدمات هريک از اين پارک ها با عنوان شان تطابق دارد و همانطور ارتباط مستقيم با نوع وقت فراغت دارند تقاضاي تفرجي براي دو نوع (روزنانه، هفتگي) از سه نوع وقت فراغت عمده شهروندان (روزنانه، هفتگي و سالانه) عمدتاً از طريق پارک هاي شهري برآورده مي شودو در ارتباط با فراغت سالانه نيز معمولاً نياز هاي تفرجي کم در آمدترين شهروندان را اين گونه پارک ها پوشش مي دهند.
وقت فراغت وجود عيني دارد اگر جامعه براي اين وقت برنامه نداشته باشد آن وقت است افراد براي خود برنامه ريزي مي کنند که در بسيار موارد به نفع جامعه نيست. اگر ميگويم تفريحات نا سالم نه، پس بايد فرصت تفريح و تفرج سالم را فراهم آوريم. خوب پارک هاي شهري اين خدمت ارزنده را ارائه مي دهند. ممکن است گفته شود اگر به جاي گونه عير مثمر گونه مثمر جايگزين شود خدشه اي به خدمات تفرجي وارد نمي شود. گفتيم عناصر و جاذبه هاي طبيعي بکار گرفته مي شود که خدمات تفرجي با کيفيت مطلوب ارائه شود. جدا از کود و سم و نياز آبي بالا ، آسيب پذيري بالا در مقابل آلاينده هاي محيط شهري و ... از بعد مديريتي حتي وجود تک درخت هاي ميوه به خاطر نياز به هزينه نظافت بسيار بالا محوطه هاي تفرجي، در پارک هاي شهري توصيه نمي شود تازه فرض بر اين است بازديد کننده ختم فرهنگ است به غير از تفرج هيچگونه نظر سوء به ميوه هاي درختان ندارد. فرض کنيم اين رويا به حقيقت پيوست صبح فردا از خواب بيدار شويم به بينيم از پارک شهر گرفته تا پارک لاله و پارک هاي جواديه و نازي آباد و ... همه تبديل به باغ ميوه شده اند. آيا مي شود حضور عموم در پارک با هدف محوري تفرج بدون آسيب رساني به پتانسيل را تضمين کرد؟! مگر غير از اين است که اگر به فرض محال اين امر واقعيت عيني پيدا کند مجبور خواهيم شد بين تفرج و توليد ميوه يکي را اختيار کنيم؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر