در نوشتار هاي قبلي بحث شد که عدم مراعات خط قرمز هاي مناطق حفاظتي در برنامه ريزي توسعه اعم از خدماتي و صنعتي سطح حفاظتي اين مناطق بطور مستمر تقليل مي دهد. توسعه مورد اشاره به مرور شرايط را تغيير و منطقه بکر و وحشي به منطقه رام شده (توسعه يافته) تيديل مي شود.
گلستان اولين پارک ملي ثبت شده و همانطور به عنوان ذخيره گاه زيستکره درمآب ملي ومآب جهاني نيز به ثبت رسيده است. قوياً ادعا مي کنيم به خاطر ويژگيهاي زيرگلستان ميراث طبيعي منحصر بفرد جهاني محسوب ميشود:
- گلستان بر مبنا ي طبقه بندي ادواردي، ”بيوم جنگل ها و درختزار هاي باراني نيمه گرمسيري معتدله“ تلقي مي گردد که در دنيا منحصر بفرد است.
- حتي فقط با ملحوظ داشتن1302گونه از گياهان آوندي موجود در گلستان بر اساس معيار ارزيابي اتحاديه جهاني حفاظت طبيعت وصندوق (تسهيلات) جهاني حيات وحش منطقه شرايط لازم را جهت ثبت به عنوان ميراث طبيعي جهاني را احراز مي کند
- نظر به اينکه گلستان در سطح معادل 06/ درصد سطح سرزمين: 19% گياهان آوندي، 40.6% گونه هاي گياهي ايراني-توراني، 15% اروپا-سيبرين و 5% مديترانه اي را در خود دارد و همانطور 81 حيات وحش و 133پرنده، 11 ماهي از گونه هاي کل سرزمين را در محتوا دارد. با تو جه به معيار ارزيابي اتحاديه جهاني حفاظت طبيعت ،هات اسپوت محسوب مي شود
.
همانطور144 جلوه طبيعي و 22 اثر فرهنگي از نظر معيار زيبائي شناسي حائز اهميت است
براي اعمال مديريت اصولي نه تنها بايد براي حدود 92 هزار هکتار هسته مرکزي بر مبناي زون بندي ومهندسي زون ها برنامه مدون حفاظتي اجرا شود ، بلکه درسطح حائل ضربه گير(حدود 5 برابر هسته مرکزي) بايد فعاليت هاي انساني ساماندهي شود تا تاثير سوء معني دار درهسته مرکزي نداشته باشد.
حال نه تنها هيچ نظارتي بر سطح حائل معمول نمي شود بلکه مي خواهيم جاده بين شهري را از هسته مرکزي عبور دهيم. با عملياتي کردن اين فکر نابجا فاجعه اي غير قابل جبران رخ مي دهد که برمي گردد به مبحث
انديکس پراکندگي (FI )
Fragmentation Index
که در نوشتار بعدي به آن خواهيم پرداخت
ادامه دارد