گفته بوديم شب شهرکرد به سر آمد و اول صبحي راهي بختياري شديم. هر چه پشت سر مي گذاريم زيباست ، هرچه جلو تر مي رويم زيبا تر، مجتمع تالابي چغاخور آن قدر زيباست که حتي فعاليت هايي انساني را هم (آبندان ها و ... که انشاا... بامراعات پهنه بندي طبيعي صورت گرفته است) در خود محو کرده است ، طبيعت اطراف سنگر، ناغان ، باجگيران هم همانطور، روستا ها و مزارعه با محيط طبيعي زيبا در آميخته به زنجيره اي از نقاشي هاي مينياتوري مي مانند.
همکار بخش نقليه مان، که در خدمتش هستيم ما را در اين مسير زيبا به مهماني آوائي از هنرمند خطه ملک مسعود بروجني مي برد انگار همان طبيعت زيبا ست و همان روستا ها و روستايي ها يي دوست داشتني که با انسان سخن مي گويند، در صدايشان غم را احساس مي کني، آوايي ملک مسعود خشم خفته در سينه را مي ماند که به تبعيت از نجابت و متانت نشئت گرفته از زاد و بوم اش، گله وار بيان مي شود.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر