به پيشواز جشنواره شکوفائي بابونه ها در فندقلو (بخش پاياني): ارزش هاي ملي و جهاني فندقلو

پس از بررسي ميداني طي جلسه مشترک با کميته فني استان به جمعبندي مي رسيم که با توجه به ارزشهاي منحصر بفرد منطقه فندقلو (جنگل لبه و اکوتون منحصر بفرد جنگلي- مرتعي ، مزوکليمايي ايده آل گردشگري طبيعت، جايگاه ويژه اش در تقويم گردشگري ملي با عنوان جشنواره بابونه، موقعيت مکاني و ...) و نظر به اينکه محدوده در جوار پارک ملي هيرکان آذربايجان قرار گرفته که حسب توصيه دائره ذيربط اتحادية جهاني حفاظت از طبيعت و با توجه به تفاهمات مقدماتي در مجامع جهاني مقرر بوده با اختصاص بخش هاي تکميلي با محوريت ايران نسبت به ثبت جهاني آن به عنوان ميراث طبيعي اقدام شود، لذا تغيير کار بري بخشي از منطقه و اختصاص آن به توليد انرژي بهيچوجه مجاز نبوده و مورد تاييد قرار نمي گيرد.

جالب توجه است يکي از معيار معرفي پارک ملي هيرکان آذربايجان، جايگاه شندان قلسي به عنوان گوشه اي از تاريخ زمين شناسي بوده است. توضيحاً ياد آور مي گردد کهن ترين (با ارزش ترين) بخش از ژئو تيپ مزبور از دوره پالئوسن در بخش هاي از استان ارديبل و کوههاي طالش ايران قرار گرفته است. باز يکي ديگر از معيار ها سيماي عمومي ويژه ( با کوه هاي کروي و دره هاي V شکل) بوده ، همانطور تنوع زيستي و پروسه اکولوژيک مطرح مي باشد. با تجليل از دقت نظر کارشناسان اتحاديه جهاني حفاظت از طبيعت در يک بررسي اجمالي مي توان گفت نگين گمشده اثر جهاني مورد بحث فندقلو ايران مي باشد.

سفر ضربتي به بام سرفراز ايران (چهار محال و بختياري): بخش دوم – قسمت اول: قصه تهليجان جدا از قصه بقيه پارک هاي جنگلي دست کاشت نمي باشد:

پارکسازي و پارکداري در سازمان جنگل ها و مراتع از دير باز به کجراه کشيده شد. هر گز بدنه کارشناسي با واگذاري پارک هاي جنگلي دست کاشت به شهرداريها موافق نبوده، امروز به جاي رسيده ايم که صحبت از تبديل اين پارک ها به باغ به ميان آمده است. قصه تهليجان جدا از قصه بقيه پارک هاي تحت مديريت سازمان متبوع نيست. در بحث هاي مربوط به تغيير رويکرد سعي شد تصويري از جايگاه و فلسفه وجودي اين گونه پارک ها ارائه شود، ضروري است قبل از ورود به بحث خاص تهليجان به تفاوتهاي بنيادي پارک هاي جنگلي با پارک هاي شهري پرداخته شود. پارک هاي جنگلي دست کاشت درگروه پارک هاي با رويکرد طبيعت قرار مي گيرند هدف از ايجاداينگونه پارک ها باز سازي اکوسيستم هاي در حال تخريب يامنهدم شده و نيز ايجاد محيط هاي شبه طبيعي در حاشيه شهر هاي بزرگ مي باشد. 

لازم به ذکر است که پارک هاي جنگلي دست کاشت با تمام وجوه مشترک که با پارک هاي شهري و کمربند هاي سبز حاشيه شهر ها دارد ولي سه مقوله ، فلسفه وجودي کاملاً متفاوت دارند. در پارک هاي شهري وقت فراغت اولويت اول بوده و اين پارک ها در ارتباط با وقت فراغت شهروندان شکل مي گيرند. در فضا هاي سبز شهري عملکرد محيط زيستي و منظر شهري محور مي باشد. اما در ارتباط با پارک هاي جنگلي دست کاشت جمع آوري مجموعه گونه هاي سازگار به منطقه جهت فراهم آوردن فرصت مطالعاتي و تحقيقاتي براي ارتقاء تنوع گونه در جنگداري شهري و نيز حفظ رابطه مردم شهري با طبيعت مطرح است.

متاسفانه در جامعه ما به تبعيت از يک سياست غير علمي پارک هاي جنگلي دست کاشت يکي پس از ديگري تبديل به پارک شهري مي شوند. حتي فضا هاي سبز حاشيه شهري که با هدف بهره وري از عملکرد محيط زيستي و ارتقاء منظر شهري شکل گرفته اند و اساساً برنامه ريزي تفرجي متمرکز در در اين فضا ها مجاز نمي باشند از اين امر در امان نميباشند.

ادامه دارد

ديدار سرزمين عشاق، کرمانشاهان: نوبت اول ساعتي در بيستون

گرما در اوج، جاده يکنواخت که هر از چند گاه گردو بادي جلب توجه مي کند که انگار روح مجنون است که خاک بر سر کنان به زيارت مثلث عشاق مي رود، خبر مي رسد که ريز گرد ها هم در راهند، ما هم مشتاق ديداريم و راهي، محور کارمان بررسي وضعيت موجود و ارائه طريق در ارتباط با ساماندهي پارک جنگلي دست کاشت بيستون بود.

سایه ما کشته عشقیم که این شیرین کا ر.         مصلحت را مدد از تیشه فرهاد گرفت ...

مثل هميشه قبل از هر کاري جذب آثار فرهنگي- تاريخي مي شويم، از طريق سازمان ميراث ...پول قابل توجهي تزريق شده است (دست شان خوش، بايد بيشتر از اينها هم تزريق مي شد). کاروانسرائي شاه عباسي که به محل نگهداري معتادان تبديل شده بود، باز سازي گرديده و شکل اثر تاريخي و فرهنگي را باز يافته ، در محوطه هاي غار دوره پارينه سنگي ميانه ،کتيبه ها، نقش ها، فرهاد تراش ها و... هيچگونه زباله و حتي تخريب جديد (از آخرين باري که ديده بودم) مشاهده نمي شد. که در دوره زمانه ما کاري است کارستان، ولي اساساً مهمترين اصل که در باز سازي و مديريت آثار فرهنگي- تاريخي حائز اهميت است اين مي باشد که وقتي بازديدکننده وارد محدوده مي شود به نوعي خود را در آن عصر احساس کند. ايکاش در باز سازي کاروانسرا کاشي هاي رنگي به کار گرفته نمي شد، تابلو هاي راهنماء، معرقي آثار و ... هماهنگ با محيط و کم رنگتر از آثار طراحي و احداث مي شدند، کابل ها ، بالابرنده و ... استتار مي شدند، به جائي در و ديوار آهني مرز محدوده، ورودي و ديواري به سبک کاروانسرا احداث مي گرديد، به جائي چمن کاري و سنگفرش جهت ايجاد محوطه هاي تفرجي و اجتماعات ، پارکي به سبک پرديس هاي پارس ( مراجع علمي و دانشگاهي دنيا سبک پرديس هاي پارس را به عنواني يکي از سبک هاي طراحي محيط در آرشتيک پارک پذيرفته ا ند) طراحي و احداث مي شد.

ايکاش ... ولي هزاران حيف...

ادامه دارد

Part 5: National representative of Parks and protected Areas network of I.R.I

A national representative of Parks and protected Areas network should cover:
– Unique portions of five photo - geographical regions and related sub-region , province and sub-province
– Hotspots and corridors
– Habitats of endemic species and species regarding IUCN classes etc.
The Parts of photo - geographical regions as preliminary network should meet :
– Representative of photo - geographical regions
– Good conservation condition
– Considerable area for conservation of biodiversity and ecological process
– Low disturbance and negative effective factors
– Considerable diversity (e.g. biodiversity)

To develop a network model and build the National Capacity in Protected Areas management technical help of national and international scientific centers, universities, institutes and NGOs specially IUCN is highly required .

Will be continued

به پيشواز جشنواره شکوفائي بابونه ها در فندقلو (بخش دوم): مهمان بابونه ها

گفته بودم نيمه هاي شب در ديار ياران، در سرزمين بابونه هاي وحشي بوديم. شب را همانجا بيتوته کرديم، قبل از خروس خوان با آواز پر ندگان سرزمين بابونه ها از خواب بيدار شديم. امسال شکوفه هاي بابونه نسبت  به تقويم شکوفائي متداول تاخير داشتند علت سرمائي غير معمول بهاره بوده است. ولي تقريباً آمده بودند داشتند براي جشنواره آماده مي شدند آلاله و شبدر وحشي و... نيزبودند،

شقايق ها در تپه مشرف به   اجتماع بابونه ها جمع شده بودند که مرا ياد عروسي هاي روستا مان انداخت که بچه هاي گل ايشلق براي اينکه مشرف به جشن باشند در طاقچه جاي مي گرفتند

همکاران استان از راه مي رسند تازه ياد موضوعي کاري مي افتيم. يک شرکت خصوصي در خواست کرده است در بخشي از محدوده منطقه فندقلو، با استفاده از باد توليد انرژي نمايد!

ادامه دارد

بقيه تخريب گران محيط زيست طبيعي را رها کنيد، سازمان حفاظت محيط زيست را بگيريد!

اين واقعيت را بايد به پذيريم طبق روال تاريخي اگر قرار باشد عصر حاضر را نام گذاري کنند مناسبترين عنوان "عصر تخريب" خواهد بود. در چنين مقطعي رسالت سازمان ناظر عاليه بسيار تاريخي و سرنوشت ساز است. يک سازمان متعهد، مستقل و کار بلد شايد به تواند بحران هاي محيط زيستي در سطح محلي و ملي را تعديل نمايد. از تضعيف سازمان ناظر در اين مقطع  به کل  محيط زيست بويژه محيط زيست طبيعي ضرر هاي جبران نا پذيري تحميل خواهد شد. متاسفانه عملکرد سازمان ناظر عاليه دارد به تضعيف اين سازمان در باور هاي عمومي منتهي مي شود به بيان ديگر واژه حفاظت را خود سازمان مخدوش مي نمايد. در نوشتار هاي قبلي از صدور مجوز به تبديل بخشي از پارک ملي به شهرک صنعتي، مجوز عبور برق فشار قوي و ديگر توسعه هاي خطي در محدوده هاي مناطق چهارگانه و ... سخن گفتيم. در آخرين نوشته احتمال نقض اصل هفدهم مصوبه اجلاس در ريودو ژانيرو و مصوبات شورايعالي محيط زيست کشور را ياد آور شديم. گفتيم شفاف نيست که اجرائي پروژه گازرساني از مبدأ عسلويه تا زرين شهر اصفهان ارزيابي شده و با اخذء مجوز از سازمان ذيربط معمول مي شود ويا بدون ارزيابي اثرات محيط زيستي و قبل ازاخذء مجوز در جلو چشمان سازمان ناظر به اجرا در آمده است ؟

اگر پروژه مجوز داشته و دارد صدور مجوز دوباره براي بخشي از پروژه مذکور نمي تواند معني دار باشد. از قرار اطلاع آنچه مسلم است براي بخشي از پروژه گازرساني از مبدأ عسلويه تا زرين شهر اصفهان واقع در منطقه حفاظت شده دنا در حوزه هاي ميمند و سينه نمك و ... (حساس ترين بخش مسير) درارتباط با پاکتراشي و احداث مسير 23.5 كيلومتري ، سازمان حفاظت محيط زيست از طريق کميته ملي ارزيابي تحت نظرش مجوز لازم را صادر و مراتب حدود دو ماه قبل (با تاخير حدود چهار ماهه از زمان صدور؟!) به مجري پروژه گاز رساني جهت اقدام اعلام گرديده است. " اعلام نگرديده است"؟!

بخش سوم –قسمت سوم: پارک هاي شهري و مقوله رويکرد باغباني

پارک هاي شهري در ارتباط با وقت فراغت شکل مي گيرند. هدف فراهم آوردن امکانات تفرجي مي باشد. عناصر و جاذبه هاي طبيعي (گياه، آب، و...) هم در خدمت اين امر قرار مي گيرند. پارکهاي شهري انواع گوناگوني دارند (پارک هاي همسايگي، محلي، منطقه اي و، شهري) که هدف مشترک آنها فراهم آوردن امکانات جهت پر کردن وقت فراغت شهروندان با تفرج سالم مي باشد. حوزه خدمات هريک از اين پارک ها با عنوان شان تطابق دارد و همانطور ارتباط مستقيم با نوع وقت فراغت دارند تقاضاي تفرجي براي دو نوع (روزنانه، هفتگي) از سه نوع وقت فراغت عمده شهروندان (روزنانه، هفتگي و سالانه) عمدتاً از طريق پارک هاي شهري برآورده مي شودو در ارتباط با فراغت سالانه نيز معمولاً نياز هاي تفرجي کم در آمدترين شهروندان را اين گونه پارک ها پوشش مي دهند.

وقت فراغت وجود عيني دارد اگر جامعه براي اين وقت برنامه نداشته باشد آن وقت است افراد براي خود برنامه ريزي مي کنند که در بسيار موارد به نفع جامعه نيست. اگر ميگويم تفريحات نا سالم نه، پس بايد فرصت تفريح و تفرج سالم را فراهم آوريم. خوب پارک هاي شهري اين خدمت ارزنده را ارائه مي دهند. ممکن است گفته شود اگر به جاي گونه عير مثمر گونه مثمر جايگزين شود خدشه اي به خدمات تفرجي وارد نمي شود. گفتيم عناصر و جاذبه هاي طبيعي بکار گرفته مي شود که خدمات تفرجي با کيفيت مطلوب ارائه شود. جدا از کود و سم و نياز آبي بالا ، آسيب پذيري بالا در مقابل آلاينده هاي محيط شهري و ... از بعد مديريتي حتي وجود تک درخت هاي ميوه به خاطر نياز به هزينه نظافت  بسيار بالا محوطه هاي   تفرجي،  در پارک  هاي شهري توصيه نمي شود تازه فرض بر اين است بازديد کننده ختم فرهنگ است به غير از تفرج هيچگونه نظر سوء به ميوه هاي درختان ندارد. فرض کنيم اين رويا به حقيقت پيوست صبح فردا از خواب بيدار شويم به بينيم از پارک شهر گرفته تا پارک لاله و پارک هاي جواديه و نازي آباد و ... همه تبديل به باغ ميوه شده اند. آيا مي شود حضور عموم در پارک با هدف محوري تفرج بدون آسيب رساني به پتانسيل را تضمين کرد؟! مگر غير از اين است که اگر به فرض محال اين امر واقعيت عيني پيدا کند مجبور خواهيم شد بين تفرج و توليد ميوه يکي را اختيار کنيم؟

مردم حق دارند بدانند در دنا و دنا ها چه مي گذرد شايسته است سارمان حفاظت محيط زيست شفاف سازي نمايد

پروژه گازرساني مزبور حدود 662 كيلومتر بوده که از مبدأ عسلويه تا زرين شهر اصفهان امتداد داشته و استان هاي جنوبی و همانطور چهارمحال و اصفهان و ... را در بر مي گيرد. احداث درصد قابل توجه اي از مسير در استان هاي مزبور انجام گرفته است. اصل هفدهم مصوبه اجلاس زمين در ريودو ژانير و (1992) ارزيابي محيط زيستي به عنوان يك ابزار ملي در كشورهاي عضو مورد تأكيد قرار مي دهد و مراعات آن براي كشورهاي عضو از جمله ايران الزامي است. براساس مصوبات 23/1/1373 و 4/10/1376 شورايعالي محيط زيست و تبصره 82 از قانون برنامه دوم توسعه و ماده 105 قانون برنامه سوم، تنفيذي در ماده 71 قانون برنامه چهارم توسعه، ارزيابي پروژه هاي تعريف شده اصل تلقي مي شود. در صنعت نفت و گاز براساس مصوبات فوق الذكر ارزيابي طرحهاي خطوط نفت و گاز الزامي است. لذا ضرورت داشته قبل از شروع هرگونه عمليات اجرائي ارزيابي اثرات محيط زيستي پروژه معمول و  مجوز لازم براي پروژه گازرساني مزبور (حدود 662 كيلومتر ،از مبدأ عسلويه تا زرين شهر اصفهان ) طبق  مسئوليت و وظيفه قانوني از طريق سازمان حفاظت محيط زيست صادر مي شد. آيا مجوز صادر شده است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بخش سوم- قسمت دوم : عملکرد اجتماعي و جايگاه پارک هاي جنگلي در برنامه ريزي سرزمين و مغايريت آن با طرح مطروحه تغيير رويکرد فضاي سبز

امروزه علم پزشگی اين مسئله را مورد تائيد قرار مي دهد که اصولاً بايد تعادلي بين فعاليت های بخش چپ و بخش راست مغز بر قرار باشد. بخش چپ مغز فعاليت هاي فکري محاسبات فنی و برنامه ريزیو ... و بخش چب در امور معنوی و... فعال است. در جوامع ماشينيزه شهری علاوه بر فزوني فعاليت های فکری و فنی آلودگيهای صوتي و هوائي تعادل فوق الذکر بهم خورده معولاً روان پرشي و نارسائي های کنترل اعصاب يا به عبارت بهتر عدم توان مديريت عصبانيت را سبب مي گردد.

برای مبارزه با اين امر علم پزشگي يا مصرف داروئی از قبيل قرص های اکسيژن دار، اعصاب و ... را تجويز يا گذاراندن متناوب چند روز در ماه در طبيعت پاک و آرام را توصيه مي کند. پارک هاي جنگلي بويژه دست کاشت بخاطر سهولت دسترسي بيشترين خدمات به شهروندان مي دهند. اين پارک ها هر چقدر به مراکز جمعيت نزديکتر باشند ارزش نسبي بيشتري را اخذء مي نمايند برنامه ريزان جوامع مترقي حفظ و ارتقاء حالت طبيعي اين گونه پارک ها در دستور کار خود قرار داده اند. تحقيقات بعمل آمده در روسيه علاوه بر بازيابی تعادل، نقش و عملکرد تفرج را در بالا بردن راندمان کاری و افزايش بازده در جامعه را مورد تائيد قرار مي دهد.

با افزايش درجات شهريت و شدت گرفتن بحران هاي محيط زيستي ضرورت حفاظت از تنوع زيستي و حفظ پِيوند انسان و طبيعت بيش از گذشته مورد توجه گرفت. برای تحت مديريت در آوردن منابع منحصر بفرد سرزمين و اعمال مديريت علمي و اصولي بر آنها امر کلاسه بندي سيستم های حفاظتي و تفرجي براي برنامه ريزان محيط زيست طبِيعي مطرح شد. کلاسه بندي هاي عام کلاسيک، روش کلاوسون، روش کرينتسکي، روش کشور هاي اروپاي، روش متداول در چين، ايران و طبقه بندي اتحاديه جهاني حفاظت طبيعت از آن نمونه اند . تا آنجا که مسئله محيط زيست و حفاظت و گردشگري طبيعت مطرح بوده در روش کلاسيک پارک ها در دو گروه عمده ، با دو رويکرد مشخص شامل رويکرد وقت فراغت و رويکرد طبيعت تقسيم بندي مي شده است. که هردو رويکرد مرزبندي جدي خود را با فعاليت هاي انساني در امور صنايع، زراعي، باغي و ... دارند.

ادامه دارد

مغايريت طرح تغيير رويکرد فضاي سبز ... با فلسفه وجودي پارک هاي جنگلي و شهري (بخش سوم-قسمت اول): تاريخچه پارک هاي جنگلي

شکل گيری پارک جنگلي تاريخچه خاص خود را دارد. در طرحهای قديمي جنگلداري کشور هاي اروپا در مواردي به بهره وری خاصي تحت عنوان بخش هنري يا محوطه تفرجي طرح بر مي خوريم که در آنها امکانات بهره وری شهروندان از ارزشهای تفرجي جنگل پيش بيني مي شد. حتي در بعضي از طرحهاي جنگلداري فرانسه سري هاي هنري هم ملاحظه مي شود که در آن بخش اعظمي از جنگل به امر تفرج اختصاص داده مي شد. اين بخش هاي جنگل بعنوان عرضه کننده يک رشته از عوامل ويژه نظير سکوت زيبائهاي طبيعي ديديني هاي قابل توجه از فون و فلور مورد توجه علاقمندان طبيعت قرار مي گرفت.

فلسفه محوري حفظ پديده منحصر بفرد جهت بهره وري نسل حاضر و نسل هاي آينده بوده است. استفاده تفرجي در طرحهاي پيشرفته مديريت جنگل با عنوان سيستم استفاده چند منظوره جنگل جايگاه ويژه اي را به خود اختصاص داد. امر تفرج در جنگل در اثر استقبال بيش از حد مردم در اغلب کشور ها توسعه يافت . در نتيجه يک سيستم مديريت مستقل در ارتباط با بهره وری از ارزشهای تفرجي جنگل بوجود آمد که اصطلاحاً سيستم پارک جنگلي يا با توجه به ارزش بالا در مواقعي با عنوان پارک جنگلي ملي ناميده مي شد. با توجه به فراگير بودن واژه پارک ملي و تعريف علمي آن، سيستم حفاظتي و تفرجي با ارزش حفاظتي کمتر و با در صد سطح تفرجي مجاز بيشتر با عنوان پارک جنگلي شکل گرفت.

با افزايش نياز بشري مشابه سازي و ايجاد محيط هاي شبه جنگلي و خلق محيط هاي شبه طبيعي در دستور کار برنامه ريزان جوامع قرار گرفت. اولين پارک جنگلي دست کاشت دينا با بکار گيري گونه هاي جنگلي در مرکز شهر نيويورک احداث شد. ايران به عنوان بنيانگزار پارک سازي و پارکداري در دنيا ( توضيح بيشتر در مقاله پرديس... پيوست بلاگ) در اين ارتباط نيز به کشور هاي پيشرو دنيا پيوست اولين پارک جنگلي طبيعي (پارک جنگلي ميرزا کوچک خان) و نيز پارک جنگلي دست کاشت (خرگوش دره) توسط استاد فقيد شادروان مهندس سعيدي آشتياني در دهه پنجاه در ايران احداث شد. 

دقيقاً هدف اين بوده در کنار توسعه صنعت، زراعت و باغداري ( که توأم با تغيير و تحول فيزيک و شيمي خاک، کود و سم و... معمول مي شود) و ... که در تضاد با محيط زيست طبيعي در جريان بوده اند ( و مي باشند) در جهت حفظ پيوند شهروند با طبيعت جهت برآورد نياز هاي روحي و رواني (که در دنباله بحث خواهد شد) شبکه از محيط طبيعي و شبه طبيعي در سرزمين شکل بگيريد.

ادامه دارد

نگاهي دو باره و تاکيد مجدد به عدم موضوعيت طرح تغيير رويکرد فضاي سبز: بخش پاياني- از منظر اقتصادي

ارزش گذاري زيست بوم ها برمبناء کاتاگوريهاي عمده خدمات محيط زيستي شامل:

- تنظيم عملکرد اتمسفر (ترکيبات گاز هاي جوی ، اقليم و آب و هوا، رژيم هاي اختلالي و...) براي مثال عملکرد زيست بوم هاي جنگلي بر اساس تحقيقات انجام گرفته در نروژ بطور متوسط حدود 16 برابر فرآورد هاي توليد چوب يا ميوه و يا محصول زراعي ارزش گذاري شده است

- تنظيم عملکرد هئيدروسفر (تامين و تنظيم آب) براي مثال ارزش عملکرد جنگل هاي امريکا بطور متوسط 15برابر فرآورد هاي چوبي برآورد شده است

- تنظيم عملکرد پدوسفر (تکامل خاک، کنترل فرسايش) جنگل به ويژه پهن برگان سازنده خاک و گونه باغي و زراعي مصرف کننده محسوب مي شوند

- با ملحوظ داشتن نقش تنظيم عملکرد بيوسفر(چرخه زنجيره غذائي ، تيمار مواد زائد، گرده افشاني، کنترل بيولوژيک، شبکه حيات وحش و تنوع زيستي) و نقش زيست بوم ها در توسعه تکنوسفر

1. تامين مواد خام

2. تامين مواد غذائي

3. خدمات گردشگري

و همانطور با منظور نمودن درجه فراواني زيست بوم ها، شاخص پايداري محيط زيستي سرزمين ارزش ساليانه محيط زيست طبيعي جهان (حدود 30تريليون) تقريباً دو برابر تمام کالا ها و خدمات توليد شده درسطح جهان مي باشد.

حسب تحقيقات علمي انجام گرفته ( اصل منابع اين نوشتار را در آرشيو مجله علمي طبيعت که معتبرترين مجله علمي جهاني مي باشد مي توانيد بررسي کنيد) در معيار جهاني اگر زمين زراعي و باغي مبنا باارزش x فرض کنيم. ا رزش زيست بوم هاي عمده حدوداً معادل خواهد بود با:

– تالاب ها : 160 x

– درياچه و رودخانه: 92 x

– اراضي ساحلي: 44 x

– جنگل : 11 x

– مرتع : 3 x

يعني دست آورد اقتصادي پارک جنگلي بطور متوسط در واحد سطح حدود يازده برابر زراعت و باغ مي باشد لذا توصيه تغيير از نظر اقتصادي توجيه ندارد. با اغتنام فرصت ارزش واحد سطح تالاب پانزده برابر جنگل مي باشد يا د تالاب گندمان افتادم و گاوميش هاي کذائي  که بلاخره مشخص نشد از کجا آمده اند؟!

 ادامه دارد

نگاهي دو باره و تاکيد مجدد به عدم موضوعيت طرح تغيير رويکرد فضاي سبز: بخش اول _ از منظر اقتصادي

نمي دانم ورود به اين بحث مورددارد يا نه، اينکه با اين همه مشکلات و معضلات محيط زيست طبيعي، چرا بايد با طرح و ترويج موضوعات اين چنيني بحران جديدي ايجاد شود. اينکه چرا ترويج باغداري در ارتباط با باغ هاي سنواتي انجام نمي گيرد بطوريکه به خاطر عدم امکان تامين آب، عدم بهروري از فن آوري روز باغداري، عدم ايجاد صنايع مرتبط و... يکي پس از ديگري خشک و از حيز انتفاع خارج مي شوند، يا طرح هاي جنگلداري چند منظوره که در آن ها بهره وري از پنانسيل بالقوه جهت توليد  گياهان داروئي و... در جايگاه مناسب خود پيش بيني مي شود مورد حمايت قرار نمي گيرند و ... جاي بحث بسيار است.

اما اينکه به صراحت گفته مي شود جنگلداري شهري از جمله پارک هاي جنگلي با تغيير کاربري به باغ و مزرعه تبديل شوند مسلماً به خاطر عدم آشنائي با فلسفه وجودي و عملکرد محيط زيستي اين منابع مي باشد. به منظور تنوير افکار عمومي، ديدگاه ، نظريه و طرح تغيير ارائه شده از منظر اقتصادي، اجتماعي و اکولوژيکي مورد ارزيابي و در مقايسه نسبي با جنگلداري شهري مورد ارزشيابي قرار مي دهيم. 

ظاهر امر ممکن است گفته شود تغيير مورد نظر داراي توجيه اقتصادي مي باشد. لذا نياز است در چارچوب معيار هاي علمي تعريف شده ارزش گذاري معمول و بازده اقتصادي جنگلداري شهري با باغداري و زراعت مورد مقايسه و قضاوت قرار گيرد. اساساً ارزش گذاري زيست بوم ها برمبناء خدمات محيط زيستي، نقش آن ها در توسعه تکنوسفر بر آورد و همانطور درجه فراواني زيست بوم ها، شاخص پايداري محيط زيستي  (*1) سرزمين در برآورد ارزش زيست بوم موثر مي باشد.

(ESI) * 1)

ادامه دارد

خائن يا خادم

از خير سر تعطيلي فوق حد معمول، وقتي فراغتي در دم دماي غروب جمعه داغ نيمه دوم از ماه اول تابستان فراهم مي آيد. سري مي زنم به بچه هاي گرين بلاگ، معمولاً از اين عزيزان که خارج از وظايف روز مره انرژي مصرف مي کنند يا به قولي در موارد بسيار خطر مي کنند، انرژي مي گيرم، و گاهي هم از خبر هاي شان در خود مي پيچم، اين هفته از آن هفته هاست ، عزيزي از اينکه جاده دریاچه گهر نیز آسفالت مي گردد آشفته است، چه به حق هم آشفته است، آزمون خطا هائي را که کشور هاي آفريقائي انجام دادند وباختند و گفتند که باختيم ما تکرار مي کنيم . معلوم نيست چنين تصميمات بر چه مبنا ئي اتخاذ مي شود. سازمان محيط زيست گويا فقط بلد است ليست فله اي بدهد و بخش های از سرزمين را به ليست مناطق تحت مديريت اش اضافه کند از مديريت که خبري نيست يکي بايد از اين سازمان بپرسد حدود سي و پنج سال است که اشترانکوه را به عنوان ذخيره گاه کره مسکون به ثبت رسانده اي تا به حال چه کار براي منطقه کرده اي؟ مديريت منطقه مورد تهديد به محيط زيست احاله شده، مشخص نيست تصميم به آسفالت کار اين سازمان بوده ، يا ديگري در حوزه تحت مديريت شان تصميم مي گيرد؟ 

خبر شوک آور ديگر اينکه مؤسسه اي گويا تحقیقاتی درقم ارائه طريق نموده است که گونه هاي مثمرجايگزين گونه هاي غير مثمر شود. اول وحشتم گرفته بود که يک موءسسه تخصصي جنگلداري شهري در قم شکل گرفته و يک عد ه دانش آموخته علم مزبور به چنين جمعبندي صد در صد اشتباهي رسيده اند. وقتي در رزمه ارائه دهنده طرح و موسسه دقيق مي شوم، از ترس رها ئي مي يابم حتي نيازي به باز گوئي فلسفه وجودي جنگلداري شهري و تفاوت هاي آن با باغباني نمي بينم.

خبر بعدي بيانگر کمبود آب در سرچشمه سرزمينما ن مي باشد، عجب روز گاري است نازنين، معمولاً به آنها که در سرچشمه هستند توصيه مي شود در مديريت آب حق پائين دستي ها را ملاحظه کنند معلوم نيست با وجود اينکه بيش از يک سوم آب شيرين کشور را زاگرس تامين مي کند و چهار محال و بختیاری بيشترين سهم را در اين ارتباط دارد، آخر کدام بي انصاف حق آبه سرچشمه نيشنان را نا ديده گرفته است؟ 

بهر حال به عنوان جنگلبان دلم مي شکند که چگونه يک عد ه غيرمتخصص در زمينه کاري ما نسخه مي پيچند. به عنوان محيط بان دلم مي گيرد که کدام نا مديربا تصميمات غير کارشناسي جاذبه هاي اکوتوريستي گهر را به نابودي مي کشاند. به عنوان شهروند به سوء مديريت موجود در منابع آبي معترضم. واقعاً با ما چه رفته است؟ 

ياد سال هاي اول انقلاب مي افتم خادم يا خائن يکي از سرتيتر هاي کيهان (مي توانيد اصل مطلب را در آرشيو کيهان مربوط به سال اول انقلاب پيدا کنيد) آنروز ها بود که از قول مرحوم دکتر چمران نقل شده بود، تشخيص خادم از خائن چندان مشکل نيست اگر کسي مسئوليتي را مي پذيرد يا در موردي ارائه طريق مي دهد که تخصص آن کار را ندارد هرچند که سعي خدمت داشته باشد عملش خيانت است ...

يک تذکر جدي آئين نامه اي نا نوشته جنگلباني-محيط باني : خوگيري *1 به نابودي حيات وحش منتهي مي شود پس در گفتار و نوشتار ترويج اش نکنيم Habituation*1

نمي دانم چرا هميشه فکر مي کردم وکالت و اين که شخص از حقوق ديگري دفاع کند کار بسيار مقدسي است. روزي معلمي گفته بود جنگلبانان و محيط بانان در واقع وکلائي گياهان و جانوران هستند. هيچ دلم نمي خواهد در اين مورد خاص نقش وکيل مدافع حيات وحش را داشته باشم، اين بدين خاطر است چون طرف صحبت کساني هستند مسلماً حسب گفتار و نوشتار دل شان بيشتر از همه براي محيط زيست طبيعي ايران مي تپد و اشرافيت کامل به مباحث محيط زيست دارند. فقط از باب ياد آوري و تاکيد به اصل علمي خوگيري از مبحث مديريت حيات وحش اشاره مي کنيم. عکس زير را ملاحظه کنيد اکوتوريست کوچلو زيبا با حيات وحش زيباتر از خودش ارتباط بر قرار مي کند. شايد کودک زيباترين خاطره از گردشگري طبيعت را تجربه ميکند ولي حيات وحش خوشگل ما اولين قدم را براي بريدن از وحش بودن و گرايش به اهلي شدن (بخوان نابودي ) بر مي دارد

.

امروزه خوگيري به عنوان معضل عمده در گردشگري طبيعت محسوب مي شود. اکوتوريسم بر اين اصل متکي است که " اگر دوست داري پرنده اي را در طبيعت نظاره کني حق توست ولي اگر سبب شدي پرنده در وحشت از نظاره تو از شاخه اي که نشسته به پرد ، در واقع بر حق پرنده تجاوز کرده اي مثل اين مي ماند که بوته اي را از بيابان کنده و يا شاخه اي را در جنگل شکسته باشي ، در هر سه صورت مرتکب خلاف شده اي".

کلام آخر اينکه به بچه ها و کوچکتر ها ياد بدهيم که حيات وحش را از دور دوست داشته باشند

An Overview of Ecological Potential of Iran to Achieve IUCN Goals (Part 4) : Priority Action to Develop a National Protected Areas Network

Priority Action to complete National Protected Areas Network , to achieve Brundtland Commission target (10 to 12% Wilderness) and carry out our obligations with respect to Rio Convention the following agenda should be in order:

1. – Review and revise existing situation of Protected Areas by a comprehensive inventory of flora and fauna 
2.  – Develop and Complete the Protected Areas network to meet international norms and IUCN goals

I did review the existing conditions of parks and protected areas of Iran. So far 11.7% of natural resources (about 7.3% of total area of the country) with different categories (i.e. National Parks, Natural Monuments, wildlife refuges, protected areas, forest reserves, forest parks, forest parks and nature parks ) are under conservational management.
Also further conservation activities are going on. Some about 5552000 hectare which are protected as a Hunting Prohibited Areas. Also under FRWO management there are about 200 protected forest zones. Some special projects are running to protect aquatic ecosystem (i.e. wetland; bog, bay, lake, river, estuarine etc.). And protection programmes of marine ecosystems and species should be under consideration.

Will be continued

ارتقاء درجه علمي مبارک شاگردانتان باد

از قرار اطلاع حسب تصويب مراجع ذيربط جناب آقاي دکتر تقي شامخي به درجه استادي و دکتر جهانگير فقهي به درجه دانشياري دانشگاه تهران ارتقاء يافته اند. هر چند که درجه علمي هر دو عزيز خيلي فراتر از اين حرف هاست. به هر حال از اينکه مراجع رسمي مربوطه جايگا ه اساتيد بزرگوار دکتر شامخي را به عنوان بالاترين مقام علمي و دکتر فقهي    عزيز را به عنوان دانشيار مورد تاکيد قرار داده اند خوشنود بوده و با آرزوئي توفيق براي هر دو عزيز انشاء... مبارک شاگردانشان باشد